مقاله در مورد خودشناسی

نویسنده:

مقاله رایگان در مورد خودشناسی – خودآگاهی

خودشناسی
خودشناسی – خودآگاهی

مقدمه

مسئله شناخت و معرفت، از مسائل بسیار مهم و دقیقی است که از دیرباز مورد توجه اندیشمندان بشری بوده است. دلیل این توجه نیز، نیاز انسان ها به خودشناسی است.هر انسان آگاه در زندگی خود وظیفه دارد که به خودسازی بپردازد و شکر گذار نعمت هایی باشد که در اختیار او قرار گرفته؛ نعمت هایی همچون جسم توانا و روح پاک.

انسان به عنوان جانشین خداوند در زمین، وظیفه دارد توانایی های خود را پرورش دهد و جسم و روح خویش را در راه رسیدن به خدا تعالی بخشد.برای رشد و تعالی انسان و خودسازی عواملی لازم است از جمله خودشناسی، مسیرشناسی، آینده نگری و مسئولیت شناسی، که بدون آنها خودسازی امکان ندارد.

در اینجا سعی شده که تا حدی به توضیح مسائلی در مورد عامل خودشناسی پرداخته شود. باشد که بتواند تلنگری باشد به ذهن های جویای رشد و تعالی. منظور از خودشناسی چیست؟ در توضیح خودشناسی، در علوم مختلف تعاریف فراوانی آمده. ولی به طور خلاصه می توان گفت: منظور از خودشناسی این است که سرمایه ها و توانایی های وجودی خویش را مورد شناسایی و ارزیابی و بهره برداری قرار دهیم.   چرا انسان نیازمند خودشناسی است؟ و اصلا ً چرا باید خود را بشناسیم؟ اگر کمی به این سؤال بیاندیشید حتما ً پاسخ را خواهید یافت. چرا که پاسخ این سؤال در خود ماست فقط نیاز به کمی کنکاش و

خودشناسی
خودشناسی چیست؟

جستجو است. اگر این جمله پیامبر گرامی اسلام (ص) را به یاد داشته باشید که ” هر کس خود را شناخت، خدای خود را شناخته است.” کار بسیار آسان می شود. همه انسان ها آگاه یا ناخودآگاه به دنبال شناخت معبود خود هستند. حال به هر دین و مکتب و اعتقادی که باشند.

از دیگر دلایل نیاز به خودشناسی می توان به موارد زیر اشاره کرد: آدمی از راه خودشناسی به دیگر شناسی می رسد. اگر این سؤال در ذهن شما ایجاد شده که چه لزومی به دیگر شناسی است؟ و اصلا ً چطور از خودشناسی به دیگرشناسی خواهیم رسید؟ توجه شما را به روابط فرزندان و والدین  جلب می کنم. آیا تا به حال دقت کرده اید که چرا مشکلات فراوانی بین فرزندان و والدین در اغلب خانواده ها وجود دارد؟

اگر کمی تأمل کنید متوجه خواهید شد که این به دلیل عدم شناخت صحیح والدین از فرزندانشان است و یا بالعکس.حال اگر به خودشناسی اهمیت بدهند و حداقل سعی در شناخت درون خود داشته باشند، به طور قطع با شناخت نیازها و توانایی های فرزندان خود هم پی خواهند برد و با فرزندان خود کمتر مشکل پیدا می کنند، البته عکس این قضیه هم می تواند صادق باشد.

در مورد شناخت پیدا کردن بر دیگران که ناشی از خودشناسی است، نکته ی جالب دیگری هم وجود دارد و آن این که اگر انسان به این نوع دیگر شناسی دست یابد از اعتقاد به این که فقط من هستم و قبل و بعد از من هیچ کسی نبوده و نخواهد بود نیز بر خواهد گشت و در نتیجه غرور، خود پسندی و سایر رذایل اخلاقی از وجود او رخت برخواهد بست. نفس آدمی حائز جمیع خصایص سایر موجودات عالم است. پس با شناخت خود همه چیز را خواهی شناخت.

چنانچه خداوند در قرآن کریم می فرماید: نشانه های خویش را درآفاق و در خودشان به آنها نشان خواهیم داد تا برای آنها روشن شود که او حق است. آدمی با شناخت روح خود جاودانگی و روحانیت آن و با شناخت جسم، عوالم مادی و ناپایداری آن را درک می کند. کسی که خود را بشناسد جهان را می شناسد و کسی که جهان را بشناسد گوئی خدا را می بیند.

کسی که خدا را بشناسد دشمن داخلی اش را که در عمق جانش جا کرده است را به خوبی می شناسد. شاید بپرسید که منظور از دشمن داخلی چیست؟ برای پاسخ به این سؤال به این حدیث توجه بفرمائید؛

پیامبر (ص) می فرمایند: بزرگترین دشمن تو نفس سرکشت می باشد که همدم توست و باید از آن به خدا پناه برد. کسی که خود را بشناسد می داند که چگونه باید آن را اداره کند و کسی که بتواند خود را اداره کند می تواند جهان را اداره کند. اصلا ً بر همین اساس است که خداوند انسان را خلیفه خود در زمین قرار داده است.

کسی که خود را بشناسد هیچ عیبی در دیگران نمی بیند مگر آن که آن عیب را در خود می یابد، آشکارا یا پنهان؛ و لذا از عیب جوئی دیگران خود داری می کند.

پیامبر اکرم (ص) در این باره می فرمایند: خدا رحمت کند کسی را که عیبش او را از عیوب دیگران باز می دارد.

حال پس از این همه دلیل و برهان بر لزوم خودشناسی این مسئله مطرح می شود که انسان چگونه می تواند به خودشناسی دست یابد؟ در پاسخ به این سؤال نیز می توان راه های بسیاری را ذکر کرد. در ادامه، به طور خلاصه راه هایی در این زمینه عنوان خواهد شد و البته تحقیق بیشتر در این زمینه را به خود شما می سپاریم. باشد که با تفکر و تأمل بیشتر در این مورد، راهگشای زندگی خود باشید.

  راه های خود شناسی اولین وساده ترین راه خودشناسی مطالعه است؛انسان با مطالعه کتب مختلف همچون کتب دینی و مذهب های مختلف، روان شناسی و جامعه شناسی، علمی و … می تواند به درون خود راهی برای شناخت باز کند. شناخت علایق و کشف استعدادهاکه این به خود فرد بر می گردد. مطمئنا ً هر کسی با کمی توجه خواهد توانست به علایق و استعدادهای خود پی ببرد.

شناخت ضعف ها و توانمندی هاهمان طور که بر همگان روشن است هر انسانی دارای ضعف ها و توانمندی هایی است که خودش بهتر از هر کس دیگری بر آنها واقف است. اگر فرد ضعف های خود ا بشناسد و در رفع آنها تلاش کند و همچنین  توانمندی های خود را بیابد و به تقویت و تربیت آنها بپردازد در راه شناخت خود و حتی فراتر از آن گام نهاده است.

شناخت گذشتگان با شناخت گذشتگان می توان از اشتباهات آنها پند گرفت و از موفقیت های آنها الگو برداری کرد برای ارتقاء سطح توانایی ها و حتی گاهی با مطالعه گذشتگان نکاتی برای انسان روشن می شود که انسان را در راه خویش یاری می کنند. شناخت جهان پیرامونهمان طور که انسان با شناخت خود خواهد توانست جهان را بشناسد از طریق شناخت جهان نیز می تواند به خودشناسی برسد به این معنی که رابطه بین شناخت جهان و انسان یک رابطه مکمل است که هر کسی با توجه به توانایی خود می تواند در هر کدام از این مسیرها گام بردارد تا به هدف نهایی که همانا شناخت پروردگار یکتا است دست یابد.

تعمق در خود (جستجوی خویشتن)  انسان همچنین می تواند با تعمق در درون خود و جستجوی اعماق وجود خود به شناخت برسد، شناختی عمقی و درونی. بررسی فلسفه وجودی انسانبا تأمل در فلسفه ی وجودی انسان و علت آفرینش، نیاز به خودشناسی آشکارتر می شود و تعمق بیشتر در این مسئله نیز به انسان در شناخت خود کمک بسیار می نماید.

خودآگاهی نیز می تواند یکی از راه های رسیدن به خوشبختی باشد. برای روشن تر شدن مسئله بهتر است در مورد خودآگاهی کمی بیشتر بدانیم.خودآگاهی انواع مختلفی دارد از جمله خودآگاهی فطری، فلسفی، جهانی، طبقاتی، ملی و … . حال باید ببینیم که چگونه می توان از طریق خودآگاهی به خودشناسی رسید؟ برای این کار ابتدا باید از انواع خودآگاهی تعریفی روشن داشته باشیم، که در ذیل به طور خلاصه در مورد هر یک توضیحاتی خواهد آمد

خودآگاهی
خودآگاهی

۱- خودآگاهی فطری:

علم حضوری و یا به عبارتی آگاهی ذاتی بشر نسبت به برخی مسائل مثل گریه کردن نوزاد برای رسیدن به خواسته هایش

۲- خودآگاهی فلسفی:

این علم به شناخت حقیقت و واقعیت انسان می پردازد و ارتباط بدن، دنیا و خدا را بررسی می کند.

۳- خودآگاهی جهانی:

به بررسی رابطه ی انسان با دنیا می پردازد و از طریق این رابطه به خودشناسی می رسد. چنانچه حضرت علی (ع) می فرمایند: خدا رحمت کند کسی را که بداند از کجا آمده و به کجا می رود.

۴- خودآگاهی طبقاتی:

به معنی آگاهی در مورد طبقه ی اجتماعی که با آن زندگی می کنیم بوده و نتیجه ی این خودآگاهی شکل گرفتن برخوردهای اجتماعی مختلف در افراد است.

۵- خودآگاهی انسانی:

خودآگاهی نسبت به خود در رابطه با دیگر انسانهاست.

۶- خودآگاهی ملی:

فرد از طریق ملت (پیوند قومی و نژادی و …) به خود می پردازد و کیان خود را دنبال می کند. که با استفاده از این خودآگاهی می توان به خودشناسی مطلوبی رسید و پایدار کردن سنت های خوب و کنار گذاشتن سنت های مذموم پرداخت.

همان علمی که پیامبران الهی در طول دوران پیامبری خود انجام داده اند.البته برای این کار سطح خودآگاهی فطری و تشریحی باید بسیار بالا باشد و قوه ی تمیز و توانایی تشخیص خوبی ها و بدی ها را داشته باشد.

در پایان به امید ایجاد تلاش و انگیزه ی بیشتر برای شناخت خود، مفید فایده است که به ذکر چند نمونه از نتایج خودشناسی پرداخته شود.

۱) ایجاد دوستی و الفت بین تمام انسان ها. پیر و جوان، زن و مرد و از هر قوم و نژاد

.۲) ایجاد آگاهی بیشتر و بینش بهتر به مسائل

.۳) تغییر در نگرش ها

.۴) تغییر در ارزش ها.

۵) ایجاد حسّ شایستگی.

۶) ایجاد انگیزه بیشتر برای کار و فعالیت.

۷) ایجاد انگیزه بیشتر برای آموزش مهارت های زندگی

.۸) و در نهایت کنترل افکار.

Recent search terms: