پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد در رشته برنامه ریزی روستایی
در این پایان نامه به بررسی و تحللی پیش زمینه های مالی و تشکیلاتی در مورد موفقیت دهیاریها پرداخته شده است. این پایان نامه دارای دو پرسشنامه از کارشناسان و مردم است تا به بررسی تصمیمات سیاسی وزارت کشور در مورد واگذاری دهیاری و شورای اسلامی به روستاهای کوچک بپردازد. همچنین به مقایسه میزان موفقیت دهیاری در روستاهای بزرگ و کوچک پرداخته شده است.
مقدمه
روستا به عنوان حلقه آغازین، نقش ویژهای در زنجیره سکونتگاهی کشور دارد. مدیریت روستایی در ۱۰۰ سال گذشته فراز و نشیبهای بسیاری را تجربه کرده است. اگر مدیریت روستایی رابه دو سطح سیاسی و عمومی تقسیم بندی کنیم و آن را ایجاد سازوکاری به منظور رسیدن به عمران و توسعه روستا در راستای خواست و نیاز روستاییان بدانیم به نظر میرسد مدیریت روستایی در ایران هیچ گاه به طور کامل ایجاد نشده است. شاید بتوان یکی از عوامل اصلی گرایش روز افزون شهرنشینی و چرخش شدید تعداد جمعیت به نفع شهرها را در همین موضوع ارزیابی کرد.
تا قبل از ورود و دخالت دولت در اداره روستاها (قبل از تصویب قانون تشکیل ایالات و ولایات در سال ۱۳۸۴) امور روستا به صورت خودجوش توسط مردم روستا اداره میشد. ورود دولت به عرصه مدیریت روستایی کشور را میتوان سرآغاز برهم خوردن تعاملات ارگانیک میان شهر و روستا دانست. در ادامه این روند، کاهش قدرت مالکان و حذف تدریجی آنها از صحنه مدیریت روستا تبعات زیادی را در پی داشت. اصلاحات اراضی در دهه ۴۰ نیز با تشدید این مناسبات به تدریج وزنه جمعیتی را به نفع شهرها سنگین کرد.
تلاش برای ایجاد مدیریتی برخاسته از خود مردم در سالهای اولیه انقلاب با شکلگیری شوراها تجلی یافت اما بدلایل مختلفی از جمله نبود زمینهها و ساختارهای مناسب با نظام شورایی در روستاها و نیز عدم وجود یک نهاد اجرایی، این تلاشها به ایجاد مدیریتی یکپارچه در روستاها منتهی نشد. تصویب قانون وظایف، تشکیلات و انتخابات شوراهای اسلامی در سال ۱۳۷۵ و متعاقب آن تصویب قانون تأسیس دهیاریهای خودکفا در روستاهای کشور (۱۳۷۷) زمینههای ایجاد مدیریتی جدید در روستاهای کشور بود. با راه اندازی دهیاریها در سال ۱۳۸۲، این نهاد عمومی و غیردولتی، وظایف عمرانی و خدماتی روستاها را بر عهده گرفت.
دهیاری به عنوان نهادی محلی که از طریق بخشداری با بدنه مدیریت دولتی مرتبط میشود، در واقع نقش رابط میان مردم و دولت را بر عهده دارد.استقبال گسترده روستاییان از تأسیس دهیاری و تقاضای روزافزون جهت اخذ مجوز تأسیس دهیاری طی چند سال اخیر حاکی از آن است که این مدیریت نوین از جانب مردم روستا مورد پذیرش قرار گرفته است.
در ابتدای امر، دهیاری در روستاهای بالاتر از۲۰ خانوار ایجاد میشد. تقاضای زیاد برای اخذ مجوز تأسیس دهیاری و نبودزیرساختهای مناسب برای ایجاد دهیاری در روستاهای کم جمعیت موجب شد تا این معیار به مرور زمان با تغییراتی مواجه شود. با افزایش معیار جمعیتی تأسیس دهیاری تعداد بسیار زیادی از روستاهااز داشتن دهیاری محروم میشوند و این امر در تضاد با اهداف برنامهریزان روستایی است.
این پژوهش درصدد است تا ضمن ارزیابی تأسیس دهیاری در روستاهای کوچک، موانع و مشکلات خدمات رسانی به این روستاها را مورد ارزیابی قرار داده و جمعیت را به عنوان ملاکی جهت تأسیس دهیاریها مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
اهداف اصلی این پژوهش به قرار زیر است:
۱ـ تأسیس دهیاری به عنوان مدیریت روستا در بسیاری از روستاهای کشور میتواند زمینهساز تحول عظیمی در معیشت و ارتقاء سطح زندگی ساکنان روستاها باشد. اهمیت این موضوع تا حدی است که طی حدود کمتر از ۳سال بیش از ۱۵ هزار مجوز تأسیس دهیاری صادر شده است. در این راستا بدلیل وجود پارهایی مشکلات تأسیس دهیاری در روستاهای کوچک با مشکلاتی روبروست. پژوهش حاضر در پی آن است که مشکلات و راهکارهای ایجاد دهیاری در روستاهای کم جمعیت (کمتر از۱۰۰ خانوار) را مورد ارزیابی قرار دهد.
۲ـ در ابتدای تأسیس دهیاری ها بدلیل ضوابط سهل برای تأسیس دهیاری بسیاری از روستاهای کوچک مجوز تأسیس دهیاری دریافت کردند. در بسیاری از این روستاها دهیاری راه اندازی شده و به فعالیت مشغول است. ارزیابی میزان موفقیت و یا عدم توفیق این طیف از دهیاریها در زمینه وظایف محوله میتواند به عنوان یک شاخص مطلوب در ارزیابی نهایی جهت تأسیس دهیاری در روستاهای کوچک مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین هدف دیگری این پژوهش آن است که میزان موفقیت دهیاری در روستاهای کمتر از ۱۰۰ خانوار مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
۳ـ ارزیابی عامل جمعیت به عنوان ملاک ویژه برای تأسیس دهیاری و ارائه خدمات به جمعیت روستایی هدف دیگری است که در این تحقیق مورد ارزیابی قرار میگیرد.
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد در رشته برنامه ریزی روستایی
بخشی از پایان نامه
– رهیافت سیستمی و اقتضایی به مدیریت
رهیافتهای جدید در مدیریت بر این نکته تأکید میکند که هیچ مدل یا نظریهای وجود ندارد که بتوان آن را در همه وضعیتها و تحت شرایط متفاوت به کار برد. نظریه پردازان اقتضایی بر این باورند که انسانها موجوداتی پیچیده و تحولپذیرند و نیازهای متعدد، متنوع و متغیری دارند. آنها گستره استعدادها و تواناییهای آدمی را قابل بهبود میدانند. از این رو توصیه میکنند که مدیران و سازمانها باید متناسب با تفاوتهای فردی کارکنانشان، مجموعه متنوعی از راهبردهای مدیریتی و فرصتهای شغلی را برای آنها فراهم آورند. (رضائیان، 1380، 61)
نظریه سیستمی سازمان را به منزله یک کل نظام یافته در نظر میگیرد.
دو نظریه مهم دیگر در این زمینه نظریه یادگیری سازمانی و نظریه آشوب میباشند. نظریه یادگیری سازمانی، سازمان را به مثابه یک سیستم باز صاحب اندیشه و زنده در نظر میگیرد و بر این نکته تأکید دارد که سازمانها نیز مانند انسانها با شرایط محیطی متحول میشوند و متکی بر دریافت بازخورند. (همان جا، 66)
در نظریه آشوب بر تأثیر «باز خورد حاصل از ارزیابی محیط» بر سیستمهای سازمان تأکید میشود. به طور کلی نظریه اقتضایی بر اجتناب از اصول گرایی مطلق تأکید دارد و بر عملکرد مدیر با توجه به «موقعیت و مجموعه شرایط فعالیت وی» نظر دارد و تلاش دارد تا واکنشهای مدیریتی را با مسائل و فرصتهای منحصر به فرد وضعیتهای گوناگون هماهنگ کند.
فهرست مطالب
مقدمه
۱ـ۱ـ مقدمه
۱-۲- بیان مسئله
۱-۳- سابقه و ضرورت انجام تحقیق
۱-۴- مفاهیم و اصطلاحات تحقیق
۱-۴-۲- مدیریت روستایی
۱-۵- فرضیه ها
۱-۶- اهداف تحقیق
۱-۷- جمع بندی
۲-۱- مقدمه
۲-۲- دیدگاه ها و نظریه های مدیریت
۲-۳- تجارب مدیریت روستایی در جهان
۲-۴- پیشینه مدیریت روستایی در ایران
۲-۵- قوانین و مقررات مرتبط با دهیاری ها
۲-۶-جمع بندی
…
…
منابع و مأخذ
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
- پشتیبانی واتساپ در صورت هرگونه مشکل (لطفا واتساپ)
- راهنمای خرید